نامه ای به فرشته ی مهربون زندگیم
نامه ای به فرشته ی مهربون زندگیم سلام گلم خیلی وقت بود که می خواستم یه متن راجع به احساسم نسبت به شما بنویسم اما هرچی نوشتم نتونست تموم احساساتمو نسبت به شما بیان کنه این نامه ای رو هم که الان می نویسم تنها ذره ای از احساساتم رو نسبت به شما بیان میکنه.
فرشته ی مهربون نمی دونم چرا الان که دارم برای شما مینویسم یه لبخند بی اراده روی لبام نشسته عزیزم من خواهر و برادر ندارم اما خدای مهربون شما رو به خاله جونم و دایی امیر هدیه داده نه تنها به مامای و ددی مهربونت بلکه به تک تک اعضای خانواده بخصوص من چون من بعد 15 سال از تنهایی در میام از وقتی که خبر اومدن شما رو شنیدم احساس کردم میتونم یه خواهر خوب برای شما باشم البته اگه قابل بدونی فرشته عزیزم یه خواهر که در تموم لحظات زندگی شما در کنارت باشه در لحظات شادی و در لحظاتی که خدایی نکرده اسمون پر مهر چشات تقاضای بارون بکنه و از بلور های چشمای مهربون و نازت بارون بباره ،آفتابی بشم تا اون قطره هارو به رنگین کمان تبدیل کنم گلم امید وارم الفبای زندگی کردن را با تموم وجودت لمس کنی و هر روز برات بهترین روز دنیا باشه .
شما یکی از زیبا ترین هدیه های خدای مهربونی امیدوارم تموم زندگیت لبخندی شکر آمیز به سوی خدای مهربون باشه پری دریایی من شما هم مثل من توی تیر ماه متولد میشی و ما لحظه ی گام گذاشتن شما رو به دنیا جشن می گیریم .
به صبرانه منتظر اون لحظه ی زبیا هستم چون با به دنیا اومدنت به بوم هستی من رنگی تازه می بخشی نمی دونم با کدوم جمله دوست دارم رو برات انشا کنم ساده بگم خیلی دوست دارم از راه دور می بوسمت .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
