مهربونی خداوند و تورو فراموش نمیکنم

دختر گلم عزیزدلم خوبی ؟

میشنوی که هر روز چه طوری قربون صدقت میرم فدای اون قر ونازت که اون تو همش منو سر گرم میکنی تا یه لحظه ازت غافل نشم این کارها رو میکنی تا همش با هم حرف بزنیم؟
ژوان امسال اولین سالی بود که روز مادر برام تفاوت داشت با سالهای دیگه و همه بهم میگفتن روزت مبارک مامان ژوان و این رو من مدیون وجود تو گلم هستم.
توی اداره برامون یه جشن گرفتن و یه رز صورتی دادن که من اونو به شما تقدیم کردم. ددی هم که امسال بازم ما روشرمنده کرد .امیدوارم بتونیم روز پدر براش جبران کنیم.

مامی دورت بگرده داره روزها تند تند میگذره و دیگه چیزی نمونده تا روی ماهتو ببینم  یه تصمیم جدید گرفتم و هنوز به ددی نگفتم می خوام با دکترم صحبت کنم اگه موافقت کنه بی حس بشم نه بی هوش میخوام زود زود ببینمت طاقت اینکه یه لحظه دیر تر ببینمت رو هم ندارم  .دعا کن موافقت کنه عزیزه دلم
ست پتوتو درست کردم وسایل خودم و لوازمی رو که برای پذیرایی بیمارستان لازم داریم رو خریدم و سبد لباسهاتو چیدم نمی دونی چقدر ناز شده همه چیز آماده ست تو فقط مامی رو محکم بگیر تا وقتی که  موقع اومدنت بشه  .
وقت عکاسی هم گرفتیم توی خرداد ماه که با دد بریم عکسهای 3 نفره بگیریم دورت بگردم .

ژوانی هفته دیگه بازم میریم پیش دکتر فرزانه تا ما روی ماهتو ببینیم وای که احظه شماری میکنم توی اون مونیتور سو نو ببینمت و قند تو دلم آب بشه و به روی خودم نیارم ....پیش آقای دکتر .....چه حس قشنگیه  مرسی که اینقدر ایجاد ذوق و شوق میکنی برای مامی.
بازم از تو دختر گلم تشکر میکنم که حس قشنگ مادر بودن رو و بهتر بگم مادر یه دختر بی نهایت  دوست داشتنی بودن رو به من دادی و نمی دونی چه طعمی داره این حس زیبا ،زیبا روی من .
مواظبت هستم خیلی زیاد تو هم مامی بیشتر استراحت کن کم وول وولک بازی کن بزار وزن بگیری قربونت برم.دوست دارم عزیزم.