ژوانژوان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

روزهای زیبای من

42 ساعت دیگه تو بغلمی

دختر گلم ،عزیزم ،مامی جون این چند ساعتهای پایانی رو هم صبر کن عشق من .دیگه چیزی نمونده میدونم که دیگه حسابی خسته شدی یه تکونهای میخوری که همه ما میترسیم نکنه دختر طلا زودتر بیاد . امروز آخرین کارهامون رو هم انجام دادیم هماهنگی با آتلیه اتاق عمل و بانک بند ناف رویان فقط فردا رو صبر کن .قراره شنبه ساعت یک ربع به شش بیمارستان باشیم نمیخوام بیشتر از این برات بنویسم چون این آخرین پست نیست که برات میزارم .آخرین حرفهامو فردا شب بهت میگم گل من . ژوان مامی و دد خیلی منتظرتن قربونت برم
1 تير 1392

جمعه فراموش نشدنی.....

 خوبی دختر گلم ،امیدوارم که خوب خوب باشی من که زیاد خوب نیستم تقصیره خودته اینقدر توی این مدت مامی رو اذیت نکردی که من نفهمیدم درد چی هست! حالا که هفته های آخره اگه دردی هم باشه که نشونه اینه که به اومدنت نزدیک میشیم من همش استرس دارم که این درد واسه چیه   ! جمعه یه روز به یاد ماندنی بود برای من وددی چون با تو گل دختر رفتیم عکس های دوران بارداری بگیریم که میدونم خاطراتش برای ما موندگاره.....  و اون لحظه ها رو برای تو هم ثبت کردیم تا بعد از اومدنت بدونی چقدر مشتاق و منتظر بودیم..  ژوان جون: خانم عکاس وقتی کفش هاتو گذاشت رو شکمم تا باهاشون عکس بگیری اینقدر تکون خوردی که تعجب کرده بود  میگفت فکر کرد...
1 تير 1392

برای ژوان

من اگر پيامبر بودم، رسالتم شادمانى بود بشارتم آزادى و معجزه ام خنداندن كودكان...   نه از جهنمى مى ترساندم و نه به بهشتى وعده ميدادم...   تنهامى آموختم انديشيدن را و "انسان" بودن را ... ) چارلي چاپلين (   ...
1 تير 1392

بوی خدا

ژوان جونم فداى اون ابراز وجودات برم من سلام باورم نميشه از اون موقع كه من بعد ازددیت اولین نفر بودم كه متوجه شدم شما ، يه فرشته ى ناز داره به دنياى ما وارد ميشه خيلى وقته گذشته باشه ما ديگه كم كم داريم به اومدنت نزديك ميشيم الهى من فداى ذوق و سليقه ي ماميت بشم با اون اتاق خوشگلت گلم ، كيك پوشكى ، شيرينى ها و در پايان سبد هم فوق العاده زيباست ميدونم ماميت با چه عشق و علاقه اى اينا رو درست كرده . خاله جونى اى كاش پيشت بودم و كمكت ميكردم يه خسته نباشيد گنده رو از همين جا بهت تقديم ميكنم . ‎ ژوان جون ما بى صبرانه منتظر شماييم. ‎ الهى قربونت برم كه وجودت بوى خدا رو ميده از راه دور ميبوسمت خيلى دوست دا...
1 تير 1392

مهربونی خداوند و تورو فراموش نمیکنم

دختر گلم عزیزدلم خوبی ؟ میشنوی که هر روز چه طوری قربون صدقت میرم فدای اون قر ونازت که اون تو همش منو سر گرم میکنی تا یه لحظه ازت غافل نشم این کارها رو میکنی تا همش با هم حرف بزنیم؟ ژوان امسال اولین سالی بود که روز مادر برام تفاوت داشت با سالهای دیگه و همه بهم میگفتن روزت مبارک مامان ژوان و این رو من مدیون وجود تو گلم هستم. توی اداره برامون یه جشن گرفتن و یه رز صورتی دادن که من اونو به شما تقدیم کردم. ددی هم که امسال بازم ما روشرمنده کرد .امیدوارم بتونیم روز پدر براش جبران کنیم. مامی دورت بگرده داره روزها تند تند میگذره و دیگه چیزی نمونده تا روی ماهتو ببینم  یه تصمیم جدید گرفتم و هنوز به ددی نگفتم می خوام با دکترم صحبت کنم اگه موافقت...
1 تير 1392

مامی غمگینه !........ولی تو خوب باش

ژوانم گاهی وقت ها دل آدم ها میگیره و متاسفانه هر کاری هم بکنن خوب نمیشه و این مستلزم گذشتن زمانه تا خوب بشه و این گاهی چند ساعته یا چند روزه. دل مامی از دیروز گرفته همش سعی میکنم تو اینو نفهمی ولی تو باهوش تر از این حرفهایی حس میکنم تکونات آروم شده دیگه وروجک بازی نمی کنی هر وقت بهت میگم ژوانم واسه مامی یه دونه تکون بخور سریعا" یه تکون آروم میخوری و حرف گوش کن شدی دیشب کلی فیل جونی برات آهنگ زد (آخه این فیل رو خیلی دوست داری یه بند داره که میکشی و اون صدای یه آهنگ از موتزارت رو پخش میکنه ) وقتی اون میزنه تو هم دائم میچرخی پایین میری و دوباره بر میگردی سر جای همیشگیت (که سمت راسته شکمه مامیه )تا حالا چند بار سمت چپ حست کردم اونم وقت...
1 تير 1392